بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

مـژده‌ی آمـدنت قیمـت جـان می‌ارزد         تاری از موی تو آقـا به جهـان می‌ارزد

یا صاحب‌الزمان!
می‌گویند درد انتظار مثل درد دندان است که تا به سر نیامده به عمق جان اثر می‌کند. ولی ای کاش درد انتظارت مثل هزاران درد دندان بود. درد فراقت بند بند وجودم را می‌گدازد. نمی‌دانم چه وقت این سوز هجران به سر خواهد آمد و آن لحظه‌ی باور نکردنی برایم به وقوع خواهد پیوست.
یا صاحب‌الزمان! تا کی در آسمان به پرنده خیره شوم؟ تا کی در پیاده‌روی نگرانی انتظار قدم زنم؟ تا کی گل‌های سرخ را به یادت بر پرده‌ها سنجاق کنم؟ و تا کی شب‌های جمعه به یادت بخوانم سلامٌ علی آل یاسین؟ چشم به راهم و در انتظارت، تا با دلی سوخته از فراقت در نیمه‌ی شعبان برای خدمتگزاریت کمر همّت بندم. تا یار که را خواهد و میلش به که افتد.




برچسب ها : سلوک  ,