برچسب ها : سلوک ,
اعمال شب نیمهی شعبان
امام باقر علیه السلام فرمودند:
شب نیمهی شعبان بعد از لیله القدر، برترین شبهاست. خداوند در آن شب فضل خود را به بندگان عطا میفرماید و ایشان را به کرم خویش میآمرزد. پس در تقرب جستن به سوی خدای تعالی کوشش کنید زیرا خداوند به ذات مقدسش قسم یاد فرموده است که هیچ سائلی را در آن شب از درگاه خود دست خالی برنگرداند مادامی که خواستهی او معصیت نباشد و خداوند آن شب را به ما اختصاص داده است. پس در دعا و ثنا بر خدای تعالی در آن شب کوشش نمایید.
(مفاتیح الجنان)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
در شب نیمهی شعبان روزیها تقسیم میشود و عمر مردم معین میگردد و روندگان به حج نامشان نوشته میشود و خدای تعالی در خلق خود افراد بیشماری را میآمرزد.
(مفاتیح الجنان)
دعای شب نیمهی شعبان
هر کس در شب نیمهی شعبان 21 مرتبه این دعا را مابین نماز مغرب و عشاء، قبل از آنکه سخنی بگوید بخواند، تا شب نیمهی شعبان سال بعد به فرمان خدا، هیچ مکروهی به او نرسد و اگر عمر او تمام شده باشد، خداوند عمر دوباره به او کرامت فرماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم انک علیم حلیم ذو اناة و لا طاقة لنا بحکمک یا الله یا الله یا الله، الامان الامان الامان من الطاعون و الوباء و موت الفجأة و سوء القضاء و شماتة الاعداء، ربنا اکشف عنّا العذاب انا موقنون برحمتک یا ارحم الراحمین.
(از کتاب عنوان الکلام مرحوم ملا محمدباقر فشارکی ص 210)
********************
قراءت قرآن در شب نیمهی شعبان
هر کس در شب نیمهی شعبان سه مرتبه سورهی یاسین را بخواند، مرتبهی اول به نیت طول عمر، مرتبهی دوم به نیت توانگری و مرتبهی سوم به نیت دفع بلیات، در آن سال از آفات و فقر در امان میماند و عمر او طولانی میگردد. پس از تمام کردن سوره در هر مرتبه دعای زیر را با تضرّع بخواند:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم یا ذَالمنِّ لا یُمَنُّ علیک یا ذالطَّولِ لا اله الا انت، انت ظهرُ اللاجین و جارُ المستجیرین و امان الخائفین اِن کُنتُ شقیّاً محروماً مُقْتِراً فی الرزق، فامحُ فی امِّ الکتاب شقاوتی و حرمانی و اقتارِ رزقی و اثبتنی عندک مرزوقاً موفِّقاً للخیراتِ، فانک قُلتَ فی کتابکَ المنزل یمحواللهُ ما یشاءُ و عندهُ امُّ الکتابِ.
********************
زیارت امام حسین علیه السلام در شب نیمهی شعبان
باید دانست که زیارت سیدالشهداء علیهالسلام در شب نیمهی شعبان بسیار سفارش شده است و سادهترین زیارت که میتوان در همه وقت آن حضرت را به آن زیارت نمود آن است که سه مرتبه بگویی:
و یا اینکه بگویی:
که خداوند سلام تو را به آن حضرت میرساند.
روز نیمهی شعبان
روز نیمهی شعبان روز میلاد باسعادت امام زمان حضرت حجة ابن الحسن العسکری عجل تعالی فرجه الشریف است و بسیار شایسته است زیارت آن حضرت و دعا کردن بر فرج آن حضرت و درخواست از خداوند برای تعجیل در ظهور آن بزرگوار.
چگونگی دعا کردن بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اول: از خداوند بخواهیم که در فرج آن حضرت تعجیل کند مثل اینکه بگوییم:
اللهم عجل لولیک الفرج یا بگوییم اللهم عجل فرج ولیک
دوم: اگر کسی برای ظهور و فرج آن بزرگوار دعا کرد آمین بگوییم.
سوم: از خداوند بخواهیم که فرج آل محمد را نزدیک گرداند.
چهارم: فرج و گشایش در امر همهی مؤمنین را از خداوند بخواهیم.
پنجم: از خداوند درخواست کنیم که اسباب و مقدمات ظهور آن حضرت را فراهم کند.
ششم: از خداوند بخواهیم که گناهانی که سبب به تأخیر افتادن فرج آن حضرت شده است را بیامرزد.
هفتم: نابودی دشمنان آن حضرا را از خداوند بخواهیم.
هشتم: از خداوند بخواهیم تا با ظهور امام زمان علیه السلام قلب آن حضرت و قلب مقدس حضرت سیدالشهداء و قلوب مؤمنین را تشفّی دهد.
یا رب الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
یا رب الحجة اشف صدر الحجة بظهور الحجة
یا رب المؤمنین اشف صدور المؤمنین بظهور الحجة
برچسب ها : سلوک ,
در اینجا به ذکر پاره اى عناوین و صفات که در ضمن زیارتهاى مختلفه و ادعیه مربوط به حضرت مهدى (عج) مورد تصریح قرار گرفته است اشاره داریم، با این امید که دقّت و تأمّلى در آنها، ما را با شئونات مختلفه آن بزرگوار آشنا ساخته و مقاماتى را که غالباً از لسان معصومین(ع) در ضمن این دعاها و زیارتها براى امام دوازدهم(ع)بر شمرده شده براى مان روشن تر سازد.
قابل ذکر اینکه تمام این عناوین و اوصاف بطور خاص در مورد حضرت مهدى(ع)وارد گردیده، اگرچه بسیارى از آنها در مورد سایر امامان بزرگوار اسلام(ع)نیز مى تواند مصداق داشته باشد.
بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین.
خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.
وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند.
باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند.
داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.
سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.
ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.
حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.
نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان.
عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.
سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.
خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).
علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.
سفینة النّجاة: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.
عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.
القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.
العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.
السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.
القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.
شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.
ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.
نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.
الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.
الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.
صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.
صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.
مطهّر الأرض: تطهیر کننده زمین که مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاکى از بسیط خاک.
ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.
مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.
جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمه ها بر اساس کلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.
ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.
دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.
الثائر بأمر اللّه: قیام کننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.
محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان.
مبیر الکافرین: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار.
معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان.
مذلّ الکافرین: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پیشگان.
منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف کشیدگان.
سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا که کندى نپذیرد.
میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده.
مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پیدایش زمان.
ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کیان هستى دوران.
کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهىتالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آیات کریمه قرآن.
وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى.
رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق.
حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.
معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى.
نظام الدین: نظام بخش دین.
یعسوب المتقین: پیشواى متقین.
معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.
مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.
وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.
نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.
الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.
کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.
المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه کن کردن ظالمان.
المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن کژیها و نادرستى ها.
المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.
المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.
المؤمّل لاِحیاء الکتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.
جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.
السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، کانال رحمت حق بر خلق.
صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.
مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستکارى.
الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهید کربلا.
المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.
المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى که چون دعا کند دعایش مستجاب شود.
برچسب ها : سلوک ,