برچسب ها : فرقه شیرازی ها , صادق شیرازی ,
برچسب ها : فرقه شیرازی ها , صادق شیرازی ,
محرم، سرمایه ای است که اگر شیعه نتواند از آن برای خود بهره برد، می میرد و اگر نتواند آن را به دنیا معرفی کند، انقلاب اسلامی اش می میرد.
انسان ها در زندگی روزمره خود سعی می کنند با معیار هزینه – فایده در همه انتخابهایشان عمل کنند و معمولا محاسبه گری را نشانه ای از عقل یک انسان می دانند. هزینه – فایده می تواند شامل هر چیزی از مادیات و فرامادیات در زندگی باشد، مثلا هزینه مادی که برای تحصیل و کسب دانش به عنوان یک فایده فرامادی صورت می گیرد یا هزینه ای که برای سفر و گردش که فایده شادی و نشاط روحی را به همراه دارد.
در نگاه اسلامی به انسان، فایده اصلی زندگی همان رشد و دستیابی به کمالات روحی[1] است که هزینه شدن همه دنیای مادی برای آن، معنا دارد. انسان آمده است که بندگی را فراگیرد و زیبایی خلقت را در کمالات خود به ظهور برساند.
خداوند متعال، برای رسیدن به زیبایی زندگی که در پرتو دستورات او ظهور می یابد، راه رسولان و اولیای خود را در پیش روی بندگان قرار داده تا ایشان هم به بندگی خدا قیام کنند[2]، اما آزادی انتخاب انسان[3] و کشش هوای نفس و دشمنی شیطان سبب ریختن خون رسولان و اولیای الله شد. همان اشکالی که فرشتگان در خلقت انسان به خدای متعال گرفتند محقق شد، اما خدا فرمود من چیزی می دانم که شما نمی دانید.[4] خدا چه چیزی از خلقت بشر می دانست که فرشتگان ندانستند؟
خدای متعال، رهایی انسان از زندگی زشت بندگی نفس به سمت زندگی زیبای بندگی الله را در حرارت دل انسان مومن برای حق قرار داد، تا از خود بینی به حق بینی برسد. خون هزاران پیامبر به خون حسین علیه السلام در صحرای کربلا متصل شده و نقطه عطف زندگی انسان از آنجا آغاز می شود. کربلا، نقطه رهایی انسان از ظلم خویش و صحنه زنده در همه قلب های عالم برای برپایی حکومت مستضعفین در عالم است.
هر سال با آغاز ماه محرم، جهان با صحنه کربلا روبرو می شود و دوباره دردها حس شده، قلب ها حرارت پیدا می کند و هوس ها خشک می شود و انسان ها عزم بیشتری برای مبارزه با ظلم و یافتن زندگی زیبا پیدا می کنند. هر سال حکومت طاغوت ضعیف تر می شود و الله ظهور بیشتری می یابد.
حال این گردش قلب ها را باید در تحولات جهان امروز دید. ایران به عنوان کانون دردمندهای کربلا، انقلابی اسلامی را تجربه می کند و با ذکر حسین علیه السلام هر روز پایدارتر و قوی تر می شود. ایران اسلامی در نزاع جنگ نرم خواسته ها و تهاجم فرهنگی ارزش ها، و حتی در دستیابی به اقتصاد مقاومتی و استقلال فکری سیاسی بیش از هر زمان دیگر به سرمایه محرم نیاز دارد.
محرم، با اشک ها و سینهزن ها، با دسته ها و سیاهی ها، با شعرها و نوحه ها و بالاخره با هزاران هزار مجلس عزاداری کوچک و بزرگ، فضایی را در کشور به وجود می آورد که معنای مشخصی را در قلب ها به اشتراک می گذارد، معنای بندگی خدا در زیباترین واقعه تاریخ که با صبر بازماندگان تکمیل شد و قدرت نرم جهانی حق را رقم زد تا نه تنها صورت گری باطل[5] را سرنگون کند بلکه زیبایی حق را برای همه نمایان سازد.
محرم، سرمایه ای است که اگر شیعه نتواند از آن برای خود بهره برد، می میرد و اگر نتواند آن را به دنیا معرفی کند، انقلاب اسلامی اش می میرد. بنابراین هر قدر برای نمایش عظمت کربلا هزینه شود نمی تواند به پای منافع و سود حاصل از آن برسد که هر قدم برداریم، ده قدم پیش افتاده ایم. هر قدر پرچم و عَلَم و سیاهی برپا کنیم، کم گذاشته ایم. هر قدر پول به پای محرم ریخته شود، کم است زیرا محرم انسان می سازد.
نیاز انسانِ بی هویتِ مدرنِ عصرِ حاضر، محرم است. انسان امروز نیاز دارد که به همراه بردن خانواده از سوی حسین علیه السلام به کربلا فکر کند. انسان امروز نیاز دارد به تنها شدن امام مسلمین در میان انبوه شمشیرهای کشیده شده مسلمین فکر کند و انسان امروز نیاز به فریاد کشیدن دارد در برابر قطعه قطعه شدن امام مسلمین توسط اسلام آمریکایی کوفیان ...
اسلام آمریکایی، هم اسلام فقط در حوزه خصوصی است و هم اسلام داعش و تکفیری... هر دو اسلام زاییده دستکاری آمریکا برای انحراف و اسارت در مدرنیته است. داعش باید باشد تا بشریت از وجود وحشی ها بترسد و دنبال منجی گری قدرت برتر در دنیا باشد. در عوض شکل جدیدی از اسلام فقط در حوزه خصوصی در حکومت آمریکا هم باید نشان داده شود... تنها مشکل آمریکا در این پازل بزرگ، محرم است که موجب بیدار شدن عقول با حرارت قلوب می شود.
پی نوشت:
[1] یهْدِی إِلَى الرُّشْدِ(الجن/2) // وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ(الذاریات/56)
[2] لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (الحدید/25) ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛
[3] إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا (الانسان/3) ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!
[4] وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ «البقرة/30»- (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نمایندهای] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا میآوریم، و تو را تقدیس میکنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.»
برچسب ها : محرم ,
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR طی فراخوانی اعلام کرد به پرسشهای شرعی مخاطبان که مربوط به احکام عزاداری است، پاسخ میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده، کارشناس مسائل فقهی به پرتکرارترین سوالات، مطابق با فتاوای حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای مد ظله العالی پاسخ دادهاند.
برای دربافت این مطلب، اینجا را کلیک کنید.
برچسب ها : احکام عزاداری ,
به گزارش گروه سیاسی "خبرگزاری دانشجو" اعضای ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام در تاریخ بیستم آبانماه سال گذشته، مصادف با هفتم محرمالحرام 1435با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند. رهبر انقلاب در این دیدار رهنمودهایی درباره هیئات مذهبی و مجالس عزاداری اباعبداللهالحسین علیهالسلام ارائه کردند.
متن بیانات ایشان در این دیدار به این شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
هیئت رزمندگان یک پدیدهی مبارکی است؛ نَفْس اینکه رزمندگان ما هیئت عزاداری تشکیل بدهند - محور و نقطهی ثقل اصلی هم عزاداری عاشورا است؛ بقیّهای که فرمودید، اینها حواشی لازم و خوبی است، امّا آن نقطهی ثقل، احیای عاشورا، زنده نگهداشتن عاشورا و عمقیابی ژرفای حادثهی عاشورا است - چیز بسیار مبارک و مهمّی است.
یک نکته این است که اصل انتساب هیئت به رزمندگان، یک معنای مهمّی دارد. رزمندگان یعنی کسانی که در مواجههی با دشمن مجاهدت کردند؛ مجاهدت هم اعمّ از مقاتله است؛ مقاتله یعنی جنگ نظامی، مجاهدت مجموعهای از انواع مبارزهها است؛ جنگ نظامی، جنگ فکری، جنگ روحی، جنگ اجتماعی، مجموع اینها اسمش مجاهدت است، مجاهدت شامل همهی اینها هم هست. آن کسانی که اهل مجاهدت در راه خدایند - یکی از خصوصیّات مجاهدت و معنای جهاد این است که دشمن در مقابل انسان باشد؛ هر تلاشی را جهاد نمیگویند؛ ممکن است کسی یک کار علمیای هم بکند [امّا] جهاد نباشد؛ جهاد، آن حرکتی است که در مواجههی با یک خصم، با یک دشمن، انجام میگیرد - و این خصوصیّت را دارند، این روحیّه را دارند، برای همهی اجتماعات وجودشان مبارک است؛ چون اجتماعات بشری خالی از دشمن نیستند - حالا کم یا زیاد؛ یک وقت مثل ما دشمن زیاد دارند، یک وقت هم این قدر دشمن ندارند امّا بالاخره دارند - و اگر چنانچه این جامعه در درون خود یک نیروی مواجهشونده و مقابلهکنندهای داشته باشد که همان مبارزین و رزمندگان و مجاهدین هستند، میتواند احساس امنیّت بکند؛ والّا اگر این را نداشته باشد، مثل بدنی است که در درون خودش آن گلبولهای سفید را که مثلاً مأمور به مواجهه هستند، نداشته باشد؛ انواع و اقسام بیماریها بر این جامعه ممکن است عارض بشود. اینکه این مجموعه بیایند برای مسئلهی عاشورا و مسئلهی عزاداری حسینبنعلی (علیهماالسّلام) تلاش بکنند و کار کنند و آن را گرم و گرامی و زنده بدارند، این خیلی کار مناسب و لازمی است.
بنابراین نَفْس این انتساب، یعنی انتساب هیئت عزاداری به رزمندگان، چیز مبارکی است، چیز خیلی خوبی است، این را رها نکنید و هر چه میتوانید حفظ کنید و نگه دارید.
نکتهی دیگر این است که اسم هیئت در آن تبادر عرفی، [به معنی] بینظمی است؛ میگویند فلانی هیئتی عمل میکند، یعنی بینظم عمل میکند. تقریباً میشود گفت شما اوّلین کسانی هستید که آمدید این مجموعهای را که گویا طبیعتش طبیعت "بینظمی" است، تحت نظم درآورید؛ این خیلی چیز خوبی است.
خب، هیئتی بودن - که به اصطلاح تعبیری از بینظم بودن است - بهخاطر چیست؟ بهخاطر این است که وقتی کسی وارد هیئت امام حسین میشود هیچکس به او نمیگوید فلان جا بنشین، فلان جا ننشین؛ فلان جور بنشین، فلان جور ننشین؛ کِی بیا، کِی برو؛ کاملاً همهی تحرّکات، برخاستهی از ارادهی مردم و خواست خود مردم است که آن هم ناشی از ایمان آنها است؛ این چیز خیلی خوبی است، این را باید نگه دارید؛ یعنی ارتباط هیئت را به ایمان مردم و عشق مردم، و جاذبه و گیرایی خود هیئت و خود این کانون را برای دلهای مردم باید نگه دارید، این را باید حفظ کنید، یعنی جوری نشود که حالت اداری و مانند اینها پیدا بکند.
به نظر من مراکز شماها حسینیّهها است. شما مرکز اداری نمیخواهید؛ حسینیّه، هیئت، مسجد، مراکز شما اینها است. یعنی اگر آمدیم ما اینجا را وابسته کردیم به یک ادارهای و یک ساختمانی و طبقهی اوّل و طبقهی دوّم و صندلی گردان و مانند اینها، این دیگر هیئت نمیشود؛ میترسم اشکال پیدا بکند، نمیگویم قطعاً هیئت نمیشود، امّا به نظرم میرسد که طبیعت کار هیئت این است که مردم با عشق و شور و اشک بیایند طرف مجلس امام حسین؛ این است که اثر میکند؛ این است که از دلش این انقلاب میجوشد، یا لااقل مزرَع خوبی برای رشد فضائل انقلابی و معارف انقلابی میشود.
نکتهی بعد که خیلی مهم است، همین مسئلهی تربیت نیروها یا حراست از نیروهای گوینده و خواننده از خطاها و اشتباهات است؛ این خیلی مهم است. واقعاً یکی از گرفتاریهای ما این است؛ حالا اسم مدّاحها بد در رفته، مخصوص مدّاحها نیست، مدّاح و غیر مدّاح ندارد. از کسانی که در این ماجرای منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بودهاند - اعم از مدّاح و منبری و مانند اینها - مواردی دیده شده که حرفهای نامناسبی از اینها صادر شده. یک وقت حالا من و شما نشستهایم، یک حرف غلطی هم از دهان بنده میآید بیرون، چیزی نیست، [چون] دو نفر پهلو هم نشستهاند، مهم نیست؛ یک وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهی پنجاه هزار نفر مستمع داریم، گاهی این جمعیّت تبدیل میشود به جمعیّتهای میلیونی بهخاطر انتشار؛ اینجا باید محاسبه بشودکه تأثیر یک حرف غلط و نامناسب بر روی ذهن مخاطب چیست. یک عدّهای همان حرف غلط را قبول میکنند، و یک معرفت غلطی پیدا میکنند؛ یک عدّهای آن را استنکار میکنند و این استنکار موجب میشود که از اصل دین زده بشوند؛ بین کسانی و کسانی سرِ این حرف اختلاف میافتد؛ ببینید، از چند جهت مجاری فساد بهوجود میآید برای یک حرف غلطی که یک نفر میزند. از قدیم دیده بودیم ما - مخصوص حالا نیست؛ از بچّگی میرفتیم روضه و پای منبر - گاهی روضهخوانها روضههایی میخواندند که معلوم بود غلط است، معلوم بود خلاف است، امّا میخواندند؛ برای اینکه حالا چهارنفر مستمع دلشان بسوزد و گریه کنند. مگر به هر قیمتی باید این کار را کرد؟ حادثه را بیان کنید؛ با هنرمندی بیان کنند تا مردم دلشان شیفته بشود و منقلب بشود، نه اینکه خلاف بگویند. حالاها هم میشنوم، منبری یا مدّاح سر منبر خطاب به امیرالمؤمنین میکند و میگوید آقا هرچه داری از امام حسین داری! شما فکرش را بکنید! این چه حرفی است و این چه مُهملگوییای است که کسی اینجور دربارهی امیرالمؤمنین حرف بزند؟ امام حسین هرچه دارد از امیرالمؤمنین دارد، امام حسین هرچه دارد از پیغمبر دارد؛ چرا نمیفهمند این معانی و این مسائل را؟ آنوقت ادّعا هم دارند، هرچه هم به دهنشان بیاید میگویند؛ یعنی اینها را خیلی باید بهنظر من بزرگ بشمُریم.
یک نکته هم همین مطلبی است که آقای نجات اشاره کردند که درست هم هست. هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثهی سیاسی در کشور اتّفاق میافتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی در مجموعهها و مانند اینها حضور داشته باشد.
به هر حال کار کارِ بزرگی است، کار مهمّی است؛ و شایستهترین مجموعههایی که میتوانند برای امام حسین عزاداری کنند، واقعاً همین مجاهدین فیسبیلاللهاند، همین رزمندگانند، همین جوانها هستند؛ و شما این را قدر بدانید و این را هدایت کنید؛ هدایت کنید. این میتواند یک چشمهی خورشید و چشمهی نوری باشد برای اِشعاع در مغزها و در فکرها و در دلهای مخاطبین که بتواند اینها را از لحاظ معارف اسلامی و معارف دینی بالا ببرد.
چقدر خوب است که در محافل هیئتها، به مسئلهی قرآن - قرآنخوانی و معارف قرآنی - اهتمام ورزیده بشود؛ چقدر خوب است که در این نوحهخوانیها مضامین اسلامی، مضامین انقلابی، مضامین قرآنی گنجانده بشود؛ یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات مختلف مثلاً میگویند «حسین وای»، خب این یک کاری است امّا هیچ فایدهای ندارد و هیچ چیزی از «حسین وای» انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبی که [عزادار] تکرار میکند و حرفی که [با آن] سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئلهی روز، یک مسئلهی انقلابی، یک مسئلهی اسلامی، یک معرفت قرآنی را میگنجانید؛ او وقتی تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلی باارزش است، کاری است که هیچکس دیگر غیر از شما نمیتواند این کار را بکند؛ یعنی هیچ رسانهای واقعاً قادر نیست که اینجور معارف الهی را با جسم و جان و فکر و روح و احساس و عقل و مانند اینها آمیخته کند. لذا کار کار مهمّی است، کار بزرگی است و امیدواریم که انشاءالله خدای متعال بهتان توفیق بدهد و شما را مأجور بدارد که بتوانید به بهترین وجهی انشاءالله این کار را پیش ببرید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
برچسب ها : عزاداری , هیئات مذهبی ,
هندسه قدرتهای حاکم بر دنیا بعد از جنگ جهانی اول و دوم دچار تغییرات اساسی شد. در دوران فعلی نیز نظم جهان در حال گذار به یک نظم نوین است. در این اینفوگرافیک عوامل تزلزل نظم قبلی جهان و وظیفه جمهوری اسلامی در آن براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان (93/6/13) مرور شده است.
منبع :
برچسب ها : نظم نوین جهان ,
روح ملکوتی عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنی رضوان الله علیه به ملکوت اعلی پیوست...
رحلت جانگذار این فقیه بصیر را به ساحت قدسی ولی الله الاعظم (عج) و مقام معظم رهبری تسلیت می گوییم...
برچسب ها : ارتحال آیت الله مهدوی کنی ,
«حجت خدا» خواه ظاهر باشد و خواه غایب، شاهد است؛ شاهد قائمی که هیچ گاه قعود ندارد. بدان که فایده وجود امام، منحصر به جواب دادن سؤال های مردم نیست، بلکه موجودات و حتی کمالات موجود به وجود آنها وابسته اند و در حال غیبت افاضه و استفاضه او استمرار دارد، همچون خورشیدی که از پس ابر ها، نور، گرما و حرارت خود را به موجودات می رساند:
آن شاخ گل ار چه هست پنهان ز چمن
از فیض وجود اوست عالم گلشن
خورشید اگر چه هست در ابر نهان
از نور وی است باز عالم روشن
به علاوه، باید دید آیا خلیفه الله غایب است یا ما حاضر نمی باشیم و در حجابیم و اسم خود را بر سر آن شاهد هر جایی می گذاریم:
یارب به که بتِْوان گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی
ما را که برهان های یقینی عقلی و نقلی به تواتر از بیت وحی داریم، نیاز به تمسّک های اقناعی (قانع کننده) نمی باشد، مگر اینکه برای انس مردم با این وضع گوییم: لاک پشت از دور توجه به تخم خود می کند و آن را برای وجود لاک پشتی مستعد می گرداند. آیا نفس کلی قدسی خلیفه الله و ولیّ الله و حجه الله به خلق در حال غیبت، از توجه نفس لاک پشت به وی کمتر است؟!
- علامه حسن زاده آملی – انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه صفحه 159
برچسب ها : علامه حسن زاده آملی ,